موضوعات
آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نژاد نژاد مردم روستای دهرود و کردوان استان بوشهرو... به نام خدا: می خوام تو این وبلاگ درباره عشایر کرد و کوچ آنها توضییح مختصری بدم. در حدود پنج نصل پیش بعضی از عشایر کرد کرمانشاه به دلیل گرفتن مالیات زیاد توسط حکومت وقت تصمیم به مهاجرت کردن گرفتند. قسمت اعظمی از این ایل ها به کردستان عراق مهاجرت کردند و دیگر طوایف مهاجر نیز به استان های مختلف ایران مهاجرت کردند.یکی از این ایل ها به نام ایل زنگنه به جنوب ایران مهاجرت کرد.قسمتی از این ایل به همراه یکی از ایل های ترک قزل باش به استان بوشهر مهاجرت کردند.قزل باشها در نزدیکی شهر برازجان ساکن شدند. قسمتی از ایل زنگنه نیز به استان بوشهر به شهرستانهای دشتستان و دشتی مهاجرت کردند.در شهرستان دشتی در نزدیکی شهر کاکی کنونی در کنار روستای چاه حسین جمال ساکن شدند.بعضی از کردها در روستای چاه حسین جمال ساکن شدند و قسمت اعظمی نیز در کنار این روستا سکنا گزیدند. این روستای جدید توسط مردم روستاهای نزدیک کردوها مشهور بود که کم کم به کردوان تغیر نام داد.البته در روستاهای دیگری از استان بوشهر نیز کردهای زنگنه ساکن شدند مثل روستای دهرود دشتستان. روستای دهرود در بخش ارم دشتستان قرار دارد و حدود 7000 جمعیت دارد.اسم آن به خاطر اینکه در کنار یک رود پر آب(در زمان قدیم)به وجود آمده انتخاب شده است. در قسمت دیگری محل زندگی کردهای مهاجر در استان های دیگر را توضیح داده ایم.که از شما دعوت میکنیم این مطالب را نیز بخانید. منابع: 1-ایلها و طایفههای عشایری کرد ایران. علی میرنیا. ناشر نسل دانش. ایران. ۱۳۶۸ 2-عبدالله شهبازی، مقدمهای بر شناخت ایلات و عشایر، تهران: نشرنی، ۱۳۶۹ 3-جمشید صداقت کیش: کوردان پارس و کرمان سال۱۳۸۱ 4-ایوانف، نکتههایی دربارهٔ کردها ج. ۱ 5-تاریخ افشار - میرزا رشیدادیب الشعرا -
ادامه مطلب ... مشاهیر دشتی، به ترتیب تاریخی:
منبع:ویکی پدیا دانشنامه آزاد این شهرستان از شمال به استان فارس و از شمال غربی به شهرستانهای تنگستان و دشتستان از جنوب به شهرستان دیر و جم و از جنوب غربی به خلیج فارس منتهی می شود. مساحت این شهرستان ۵۰۰۸ کیلومتر مربع است. از نظر تاریخی، قومی و فرهنگی شهرستان دشتی از جهت تاریخی خود جزیی از منطقه دشتی میباشد. بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۵ جمعیت این شهرستان ۷۱٬۲۸۵ نفر است. گویش مردم شهرستان دشتی گونهای از گویش منطقه دشتی یا دشتی که ریشه در زبان باستان ایران و زبان پهلوی ساسانی دارد و برگرفته از زبان پهلوی است. زبان دشتی خود متفرعات زبان پهلوی جنوب غربی است. سیل ویرانگر ۱۳۶۵ پس از سه شبانه روز بارش متوالی در بامداد مورخه ۱۱ آذر ۱۳۶۵ بطور کامل تمام روستاهای حاشیه رودخانه مُند را محاصره و در کام خود بلعید. سیل آذر ۱۳۶۵ بیشینه بده لحظه ای آب در سیل روز ۱۱ آذر ۱۳۶۵ بنابر برخی از منابع ۵۷۵ مترمکعب بر ثانیه و نیز بارش باران به میزان ۱۶۰ میلی متر در یک شبانه روز گزارش شده است. با نگاهی به بده لحظه ای آب می توان به شدت و گستره ی آسیب و پیامدهای ناشی از وقوع سیل مذکور پی برد. وقوع آن پدیده مهیب و مخرب خسارات جانی و مالی فراوانی را در استان بوشهر و در شهرستان دشتی به ویژه در روستاهای مجاور رودخانه مند به همراه داشت به نحوی که بسیاری از روستاها و آبادی های آن زمان خالی از سکنه شده و بعد از گذشت بیش از دو دهه هنوز خاطرات تلخ و دردناک آن در اذهان و حافظه ی تاریخی و اجتماعی مردم آن سامان باقی و آثار خرابی ها و تأثیرات بسیار زیانبار آن بر وضعیت بافت خاک، پوشش گیاهی و اراضی زراعی در مناطق محل وقوع سیل قابل ملاحظه و مشاهده است. زمینلرزه ۲۰ فروردین ۱۳۹۲ در این شهرستان که در فاصله ۱۶ کیلومتری شهر کاکی، ۲۷ کیلومتری شهر خورموج (مرکز شهرستان دشتی) و ۹۰ کیلومتری بندر بوشهر کانون این زمینلرزه در شمال شرق شهر کاکی و تقریبا در همین فاصله در شمال غرب شهر شُنبه رخ داد، که شهر کوچک شُنبه و روستاهای تابع آن در بخش شنبه و طسوج بشدت تخریب شدند. منبع:ویکی پدیا،دانشنامه آزاد تمام سرزمین کردستان پس از امپراتوری ماد تا سال ۱۵۱۴ میلادی یک ایالات مستقل در مجموعه ی سرزمینی ایران بود. در جنگ چالدران که بین نیروهای شاه اسماعیل اول صفوی و سلطان سلیم اول عثمانی در سال ۱۵۱۴ میلادی انجام گرفت بر اثر شکست ایران، بخشی از سرزمین کردستان از ایران جدا شد و نصیب عثمانی گردید. امپراتوری عثمانی سالها بر بخش جدا شده سرزمین کردستان از ایران، فرمانراندند تا اینکه با پایان جنگ جهانی اول و نابودی امپراتوری عثمانی متصرفات آن: سرزمین کردستان، سرزمینهای عربی، آسیای کوچک و بالکان تدریجاً تقسیم و یا مستقل گردیدند. بخش جدا شده سرزمین کردستان از ایران، در نقشهٔ جغرافیای امروزی در سه کشور ترکیه، عراق، و سوریه قرار میگیرد.
نامهای پسران
ئا
ئاراز (آراز: اَرَس)
ئاسو (افق)
ئاسوس
ئاکار
ئاکام (عاقبت، سرانجام)
ئاکو (قلهٔ کوه)
ئاگرین (آتشین، نام یک کوهستان)
ئالان بلند، با حرمت، سخن دلنشین (نام کوهستانی در کردستان)
ئاوات (امید)
ئارتین ( شعله و گرمای آتش)
ئارمین ( منسوب به آرام-پسر کیقباد)
ئازا ( دلاور، همریشه با آزاد)
ئەگید ( دلاور، اصل این واژه ترکی است)
ئەلەند ( تیغ آفتاب، نخستین پرتو بامدادی خورشید)
ئەردەلان ( اردلان)
ئەردەوان ( اردوان)
ئەژدەر ( اژدر)
ئەویندار ( عاشق)
ئاهورا
آ
آرشین
آمیار
آوات
افران
اورامان
ب
بریار (عهد و پیمان)
باگرو ( تندباد)
باهوز ( گردباد)
بەلین ( پیمان)
بەهیز ( نیرومند)
بەرزان ( بلندپایه)
بەرهەم ( ثمرە)
بەتین ( آتشین)
بهنوش (گوارا، بهترین نوش دارو)
بلیسه ( شعله، اخگر)
بلیمەت ( دلاور)
بروسک ( جرقه)
بروا ( ایمان)
بریار ( تصمیم)
بوران ( بوران)
پ
پارسیا (اهالی پارس)
پەژار (افسردەدل)
پەشیو (هراسان و افسردەدل «همریشه با پژمان»)
پشتیوان (پشتیبان)
پشکو (شکوفە)
پیشەنگ
خ
خوشناو (نامدار،نیک نام)
د
داژیار (روزی ،قدرت)
داوین (دامنه کوه)
دالاهو (برگرفته از کوهی در کرمانشاه)
دانیار ( بخشندە)
دارا
دەرسیم (برگرفته از منطقه درسیم در ترکیه)
دیار (دیار، پیدا)
دیاری
دیلمان(برگرفته از سرزمینی که مابین گیلان و مازندران قرار دارد)
دیمەن (چشمانداز)
ر
راژور (جایی بالا،حاکم)
روژیار (آفتاب،زمانه)
روژمان (اندیشه نورانی،مانند روز)
روژهات (روزها)
راژان
راویژ(تدبیر)
روژند(نور خورشید)
رامان (در شگفت )
ریبوار (رهگذر)
ریوان (رهگذر)
ریباز (راه و شیوه)
ریناس (رهشناس)
ریبین (رهشناس، دورنگر، راهبین، دوراندیش، آینده نگر)
ریبین (دورنگر، راهبین)
ریکەوت (کردی)
ریزان (وارد، ماهر)
رزگار (رستگار، آزاد)
روژان
ز
زاگروس (زاگرس اصل این واژه یونانی است.)
زال (حکمران، چیره)
زانا (دانا)
زانیار (دانشور)
زمناکو (نام کوهستانی در کردستان)
زیلان (کردی)
زوران (تلاش، کشتی)
زوراب (کردی)
زریان (نام یک نوع باد)
زیبار
زەردەشت
ژ
ژیار (زندگی شهرنشینی)
ژیکان (قطره ی باران)
ژیوار (زندگی)
ژاوەرو (ژاورود)
ژوان (گفتگوی عاشقانە)
ژیر (هوشمند، همریشه با واژه «زیرک»)
ژیلەمو (اخگر)
ژیوار (تمدن)
ژیوان(نگهبان زندگی)
ژیهات (کاردان، ماهر)
ژیهات (شایسته،لایق)
س
ساکو (کوه بدون گیاه،ساده و بی آلایش)
سایمان (مانند سایه)
سوران (نام یکی از منطقه های وسیع کردستان همچنین با اضافه شدن+ی=سورانی ؛نام یکی از لهجه های معروف در کردی)
سیپان (بلندی مانع باد، نام دوکوه در کردستان)
سارو
ساکار (پاک و ساده)
ساکو
سامال
سه یوان(کوهی در ایلام)
سامرەند
سەردار (سردار)
سەنگاو
سەرکەوت (پیروز)
سەرکو
سیامه ند
سیروان (نام رودی در منطقه هورامان تخت - کردستان)
سوران (نام نوعی لهجه ی مادری کردی سورانی - کرد سوران)
سردشت (به مکانی رویایی گفته میشود همانند بهشت سرسبز،نام شهری کردنشین در آذربایجان غربی)
سیوان (سایبان،چادر)
سیروان
ش
شالیار (همدم شاه )
شاهو
شیروان
شمِال
شیرکو
شورش
شیوان
شوان
شڤان
ک
کاویار (مراد،آرزو)
کژوان (کوهنورد)
م
ماردین (نام یکی از شهرهای کردستان ترکیه)
ماژان (بزرگان،همچنین مکانی در شهرستان بیرجند)
میدیا(سرزمین ماد که محل تولد زرتشت است )
ن
نیهاد (نهاد،هدف و مسیری)
و
وانیار (باسواد)
وارو (رهگذر)
ه
هژار (بینوا،فقیر،تنگ دست)
هژیان (ارزنده،شایان ارزش)
هیرش (یورش،هجوم و حمله)
هیژا (گرامی)
هیمن (آرام)
هیوا (امید)
هاوری ( همراه)
هاوراز (همراز)
هەلمەت (هجوم ناگهانی، دگرگونشده واژه عربی حَملة)
هەژار (ندار و فقیر)
هیمن (متین،نجیب)
هەلکەوت (فراز-رونده، چیره)
هەلگورد
هەلو (آله، عقاب)
هەردی
هەورام (برگرفته از اورامانی، نام مردمی از سرزمین دیلمان که به غرب ایران مهاجرت نمودەاند)
هەوراز ( فراز و نشیب)
هیژا ( گرامی، محترم)
هیرش (یورش)
هیوا ( امید)
هوزان (آوازەخوان)
هومەر
هیدی (آرام،ساکت)
هەندرین ( نام کوهستانی در کردستان)
هوگر ( علاقەمند)
امیدوارم اگر اطلاعات بیشتری درباره ی کردهای مهاجر و محل سکونت آنها دارید این اطلاعات را در اختیار ما نیز قرار دهید. در ایران زبان های مختلفی وجود دارد و هر زبان چند لهجه مختلف دارد.من می خواهم در باره لهجه های مختلف زبان های این سرزمین یک مقاله خوب را در این وبلاگ قرار دهم . امیدوارم خوانندگان محترم مطالب مهم خود را هر چند کوچک در اختیار من قرار دهند.لطفا ما رو با نظرات زیبایتان را هنمایی کنید. |